سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون خواستید از دانش بهره ببرید، بدان عمل کنید و در معانی آن بسیار بیندیشید، تا دلها آن را در برگیرد . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 90 آبان 20 , ساعت 7:4 عصر

دیروز در دنیای مجازی یک جوان مصری می گفت: «او یک قهرمان است. ما به او افتخار می کنیم. او باعث افتخار همه ی مستضعفان است. می گفت ما با شما برادر هستیم». ضمیر این برادر مصری، بر می گشت به سردار عزیز ما "حاج قاسم سلیمانی" که این روزها بر بلندای قله ی غرور، خوش نشسته و دل ربایی می کند از دل های انقلابی جهان. به خدا، سجده ی شکر می خواهد اگر سردار ، در دل تو هم نشسته است و وقتی خبرهای آن طرف آب را می شنوی که حکایت از تلاش عاجزانه شان دارد، نفس عمیقی می کشی و با غرور زیر لب زمزمه می کنی نامش را. این محبت مقدس را قدر بدان!.

 

"حاج قاسم سلیمانی" را می توانی میزان سنجش ایمانت قرار دهی. ایمانت را با آن قامت رعنا در خلعت سبز سپاه بسنجی. فرمود:«هل الدین الا الحب!؟» من برای تمام این ادعاهایم از قرآن و روایت ادله محکم و مستند دارم. هر که ایمانش بیشتر، محبتش به "حاج قاسم سلیمانی" بیشتر!.

 

مگر نشنیدی ناله ی شیطان را در کنگره ی آمریکا؟! که از ابهت سردار عزیز ما، به هذیان افتاده بود. "حاج قاسم سلیمانی" امروز آتشی شده برای شعله ورتر شدن دل های بیداری که در خاورمیانه پایه های طاغوت را یکی یکی در هم شکستند و شعله های این آتش مقدس را در وال استیریت نیویرک و بیرمنگام و ساتهمپتون انگلیس هم می توان دید. شیطان و شیطان بزرگ بهتر از ما می دانند که این آتش دیر یا زود هستی آن ها را خاکستر خواهد کرد و در این جهنم غرق خواهد شد همه ی ابرقدرتی پوشالیشان که حالا عاجزانه به آمانو متشبث می شنود برای ارائه ی گزارش دروغین هسته ای. و هیهات که گزارش آمانو، امان شود برای این اوضاع پوسیده ی غرب.

 

به این دجالان پلید باید گفت: «عرض خود می بری و زحمت ما می داری!» وگرنه این تلاش های مسخره ی دیلماتیک، فقط کت و شلواری های کراوات بر گردن را می ترساند، نه پابرهنگان چفیه بر دوش را. فشارهای بیانیه ای شورای امنیت نیز ثمری نخواهد داشت که اگر داشت، "روح خدا" سی و دو سال پیش چنان استوار، خیالمان را راحت نمی کرد که «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند». به اوباما باید گفت، گیرم که توانستی به دروغ ذهن جهان را بفریبی که ایران در پی سلاح هسته ایست. گیرم با سناریوهای مذحکانه، به دنیا ثابت کردی این دروغ را که؛ ایران برای  ترور سفیر مجهول الهویه عربستان، نقشه داشته در واشنگتن. گیرم که دلارهایی را که حق بیوه زنانی است که همین الان فریادشان در وال استریت، نفس کشیدن را برایت مشکل کرده است را، خرج بوزینه هایت کردی در کشور من، تا عروسک وار حرف های تو را نشخوار کنند که؛ در انتخابات ایران تقلب شد و باز هم تقلب خواهد شد در انتخابات. گیرم فریب دادی مشتی نادان را. اصلا گیرم همه ی احمق های دنیا فریب دادی!. اما بگو با "حاج قاسم سلیمانی" چه خواهی کرد؟!. او که دروغ نیست. "حاج قاسم"، واقعیت دارد. همان شبهی که چندی ست کابوس ترسناکی شده برای ژنرال های حقیر تو. با "حاج قاسم" چه خواهی کرد!؟ "حاج قاسم سلیمانی" واقعیت دارد. چون تو می ترسی، پس "حاج قاسم" هست! بگو با او چه خواهی کرد!؟

 

"حاج قاسم سلیمانی" را اگر ترور هم کنی، تازه "شهید" می شود و  تکثیر می شود و "شهید" زنده تر است در مکتب ما. در "شهادت" رازی نهفته است که تو از درک آن عاجزی. اگر با ترور می شد مجاهدی را حذف کرد، هم کاسه های تو در تل آویو، هرسال یک هفته قبل و یک هفته بعد از سالگرد شهادت حاج رضوان ما؛ شهید "عماد مغنیه"، در اطراف سفارت خانه های اسراییل، در سرتاسر خاور میانه تدابیر شدید امینی بر قرار نمی کردند.

 

بگذار یک خاطره برایت بگویم! مادر عماد می گوید: ماه ها قبل از قیام مصر، حتی قبل تر از قیام تونس،عماد را در خواب دیدم که با کوله باری، عازم سفر است. پرسیدم کجا؟ گفت: در مصر کمی کار دارم.

 

این که در مصر گذشت، کار کمِ عماد مغنیه بود و تو این را نمی فهمی و نخواهی فهمید، اما بهتر است از معبّران کاخ، بخواهی برایت تعبیر کنند که شاید مجبور شوی؛ همه ی فرزندان ذکوری را که در خاورمیانه متولد می شوند را ترور کنی!. اما باز هم چاره ای نداری از دست مکر خدایی که "موسی" را در کاخ فرعون پروراند.

 

منتظر باش تا کمتر از یک ماه دیگر و ببین عاشورای امسال را در همان ایالت های تحت فرمانت و فریاد "حسین، حسین" را که سرمای وال استریت را به جهنم سوزانی برایت بدل خواهد کرد؛ این خط! نشانش هم آن بردار مصری من، که می گفت: بین اسراییل و ایران اگر جنگ بشود، این جنگ فقط بین شما دو تا کشور، نیست جنگ ما هم هست، ما با شما هستیم.

 

این یعنی دهکده ی جهانی تو متلاشی شده است. یعنی تر این که در خانه ی تو، در دنیای مجازی تو که ساخته بودی تا مسیر رسیدن به دهکده ی جهانی را برایت هموار کند، به اذن خدا مردی از سلاله ی کلیم الله،  با نفس مسیحایی اش، فرزندانی پرورانده که سربازان امت واحده ی اسلام شده اند، نه شهروندان مطیع دهکده ی جهانی!.

 

 

 

این خطوط سیاه را با کلماتی از نور متبرک می کنم:

 

ما درصدد خشکانیدن ریشه های فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیده اند نابود کنیم، و نظام اسلام رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله و سلم - را در جهان استکبار ترویج نماییم. و دیر یا زود ملتهای دربند شاهد آن خواهند بود.

 

ان وعدالله حق.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ